ای کاش رجبی دوانی اجازه نمیداد تا سایتهای تکفیری پای اورا به ورطهء خصومت با تصوف بکشانند


سایت تکفیری بیچاره و معلوم الحال موسوم به فرقه نیوز دست به دامان فردی از خانواده "فاطمه رجبی دوانی همسر فحاش غلامحسین الهام" -موسوم به محمدحسین رجبی دوانی- شده تا از زبان او به تحریف حقایق درباره اصل تصوف و عرفان اسلامی بپردازد. این فرد که مانند همه اعضای خانواده اش از گروه خونی "فردیدیان" میباشد و در کینه و خصومت با میراث عرفانی و جهان بینی فلسفی حوزوی آیت الله علامه محمدحسین طباطبایی و آیت الله روح الله خمینی یدطولائی دارد، بدون آشنایی با میدانی که در آن قدم میگذارد به توهین و اهانت و اتهام زنی برعلیه نحلهء تصوف و مکتب عرفان اسلامی -که مرکز تاریخی اش درگنابادی برپا است- پرداخته، و با نادانی و ناشیگری اظهار لحیه نموده و مطالبی خارج از حوصلهء به اصطلاح رشتهء تحصیلی اش اظهار داشته است. فضولیهای بیجا و ضدعلمی که به موقع خود به آن پاسخ داده خواهد شد.

طرح سایت تکفیری بیچاره فرقه نیوز برای به میان کشاندن اشخاصی اززمره محمدحسین رجبی دوانی ها برای ایجاد پرده دود از جهت به دربردن گریبان عبدالحسین خسروپناه ها است. اما در، بر پاشنهء اوهام و خیالات گردانندگان سایه نشین سایتهای تکفیری بیچاره ضاله و منحرفی مانند فرقه نیوز نمیگردد. این بیسوادهای هوچی و غوغاپیشه اگر حرفی برای گفتن داشتند جا داشت تا دربرنامهء "میزگرد دمکراتیک اسکایپی در فضای سایبری" قبول شرکت کنند، نه ان که با این همه ذلت و زبونی از معرکه جا خالی نمایند، و در پس پرده های ضخیم دود چنتهء خالی خود را استتار نمایند.


سایت تکفیری بیچاره موسوم به فرقه نیوز مینویسد:

عرفا باتوجه به اینکه به کشف و شهود و سیر و سلوک اعتقاد داشتند اما به شریعت هم پایبند بودند

دکتر محمد حسین رجبی دوانی- کارشناس تاریخ اسلام-در گفتگو با خبرنگار فرقه نیوز با بیان سابقه تاریخی عرفان و تصوف اظهار داشت: با مراجعه به سوابق عملکرد متصوفه و عرفا می‌توان گفت که در یک عصری عنوان تصوف در برابر حرکت ائمه علم شد. راس این جریان را با حسن بصری مطرح می‌کنند که آن کسی است که از منظر اهل تصوف فقیه و برجسته بوده است! ولی روش‌هایی پیش گرفته بود که می‌توان گفت آغازگر حرکت صوفیان است و او نسبت به امیر المومنین بی‌معرفت و در یک مورد هم که برخورد با حضرت دارد جسارت هم دارد.در عصر امام صادق (علیه السلام) سفیان ثوری داریم که او صوفی و فرد متظاهری است که بعضی از نقل‌ها حاکی از آن است که امام صادق (علیه السلام) نفاق و متظاهر بودنش را برای دیگران اشکار می‌کند.






این تحلیلگر تاریخ اسلام ادامه داد: اگر تصوف را به عنوان رهبانیت و دوری از مناظر دنیا در اسلام بدانیم این رهبانیت در اسلام وجود نداشته و رد می‌شود. در مقاطع بعدی بیشتر این جریان با نام عرفان شناخته می‌شود و کسانی که در این عرصه مطرح هستند با عنوان عارفان شناخته می‌شوند.عرفا باتوجه به اینکه به کشف و شهود و سیر و سلوک اعتقاد داشتند اما به شریعت هم پایبند بودند و در برخی موارد هنگامی که خلفای ظالم و سلاطین زورگو حکومت می‌کردند منشا تحرکاتی در برابر قیام در برابر ظلم بودند.






رجبی دوانی با اشاره به تفاوت اصلی عرفای واقعی و صوفیه گفت: امروزه مشاهده می‌کنیم که برخی که ادعای سیر و سلوک و راز و نیاز دارند با شریعت فاصله می‌گیرند و به ظواهر شرع و احکام تقیدی ندارند که این‌ها عمدتا صوفی خوانده می‌شوند و باید حساب آن‌ها از عارفان جدا شوند.در یک مقطعی عموم مردم این‌ دو را یکی می‌دانستند ولی بعد از آنکه مشخص شد گروهی با ادعای عرفان، شریعت را کنار گذاشتند و عامل به احکام نیستند مردم هم از این گروه فاصله گرفتند. امروزه هم ما همین تفکیک را قائل هستیم .عارفان به عنوان کسانی که در عین قائل بودن به اصولی برای "خود سازی "و کسب معرفت بیشتر به ساحت قدس الهی شناخته می‌شوند و کاملا پایبند به احکام شریعت هستند، این نه تنها مذموم نیست بلکه ممدوح هست.اما جریان‌های هستند که حتی قادر به روخوانی قرآن کریم هم نیستند ولی مدعی هستند باطن دین را دریافتند و آن‌ها هستند که راه صحیح و نجات وصل به خدا را پیدا کردند این جریان منحرفی است که نمی‌توان برای آن ارزشی قائل شد و در عرصه‌های سیاسی اخیر هم نشان داده شده است که این طیف بازیچه جریانات استعماری قرار می‌گیرند.














رجبی دوانی در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص افکار و اندیشه های یکی از فرق صوفیه اظهار داشت: بنده به صورت اختصاصی افکار و آرای این‌ها را بررسی نکردم ولی مرکز آن‌ها را در گناباد دیدم و با برخی از آن‌ها صحبت کردم و در جریان وضع فکری و میزان معلومات و اداهای که سران این فرقه دارند قرار گرفتم که نشان دهنده باطل بودن کار آنهاست.وقتی می‌بینیم به راحتی با زنان نامحرم دست می‌دهند و زنان دست آن‌ها را می‌بوسند و آن‌ها هم دست زنان را می‌بوسند. وقتی احکام صریح الهی را این چنین زیر پا می‌گذارند این نشان دهنده باطل بودن تفکر و روشی است که مدعی هستند حقیقت دین است و دیگر نمی‌توان برای آن‌ها اعتباری قائل بود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر