مسئول دفتر مرکز پژوهشهای کیهان در بستر بیماری ؛ حسن شایانفر قدرت تکلمش را از دست داد
۸ بهمن ۱۳۸۹
حسن شایانفر مسئول دفتر مرکز پژوهشهای موسسه کیهان دچار بیماری سختی شده و قدرت تکلم خود را از دست داده است.
آنطور که برخی سایتهای محافظهکار گزارش کردهاند آقای شایانفر مدتهاست در بیمارستان بستری شده و وضعیت جسمی مناسبی ندارد.
نوع بیماری مسئول دفتر مرکز پژوهشهای موسسه کیهان اعلام نشده است، اما برخی گزارشهای تائید نشده حکایت از ابتلای شایانفر به نوعی بیماری «مغز و اعصاب» حکایت دارد.
برخی از روزنامهنگاران سابق و فعلی روزنامه کیهان نیز در روزهای اخیر با اعلام وخیم بودن وضعیت جسمی حسن شایانفر از دوستان خود خواستهاند برای بازگشت سلامتی وی دعا کنند.
غلامرضا صادقیان هفتم دیماه در وبسایت «داور» در مورد وضعیت جسمی وی نوشته بود: «حاجی قادر به سخن گفتن نیست اما فرزندانش برای آنکه پیامش را به ما بگوید از حروف الفبا استفاده کردند.»
حسن شایانفر مسئول بخشی از موسسه کیهان بود که در ۱۲ سال گذشته وظیفه جمعآوری، دستهبندی و انتشار برخی اطلاعات علیه روشنفکران، فعالان سیاسی ـفرهنگی و مدیران دوره حکومت پهلوی را بر عهده داشت.
مدتی که وی مسئولیت دفتر مرکز پژوهشهای کیهان را اداره میکرد بیش از ۳۵ جلد کتاب علیه روشنفکران و فعالان فرهنگی و سیاسی منتشر شد.
شایانفر هدف از انتشار این کتابها را «جلوگیری از جعل اخبار و تاریخنگاری دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی» عنوان کرده بود.
او قصد داشت در پنج سال آینده تعداد این کتابها را به ۶۰ جلد برساند که به نظر میرسد با بیماری سختی که دچارش شده، این پروژه به فرد دیگری در موسسه کیهان واگذار شده است.
گفته میشود حسن شایانفر از بازجویان سابق زندان اوین نیز بوده و در جریان بازجوییها از چندین روشنفکر حضور داشته است.
این دست از گزارشها تاکنون به صورت رسمی مورد تائید مقامهای رسمی و خود آقای شایانفر قرار نگرفته است
.
رضا داوری اردکانی بستری شد
دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۹
دکتر رضا داوری اردکانی استاد فلسفه دانشگاه تهران و رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران پس از انجام یک عمل جراحی هم اکنون در بستر بیماری قرار دارد و در نشستهایی که از پیش مقرر بود شرکت کند حضور پیدا نخواهد کرد.
به گزارش مهر، دکتر رضا داوری اردکانی اکنون در سن 77 سالگی قرار دارد و استاد بازنشسته دانشگاه تهران است. داوری اردکانی دو عنوان "استاد نمونه" و "استاد ممتاز" را نیز در کارنامه خود دارد.
داوری اردکانی به تازگی تحت عمل جراحی قرا گرفته است البته هم اکنون از بیمارستان مرخص شده و در منزل به سر میبرد.
سید علی پزشکی - مدیر روابط عمومی فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در گفتگو با خبرنگار مهر درباره آخرین وضعیت جسمی دکتر داوری اردکانی گفت: "وضعیت جسمانی دکتر داوری اردکانی خوب است و از بیمارستان هم مرخص شدهاند، فقط یک مقدار دیگر باید بگذرد تا دوره نقاهت به سر بیاید."
کسالت دکتر داوری اردکانی موجب تغییر در برنامههای وی شده است به طوری که حضور دکتر داوری در نشستی که قرار بود با عنوان "بنیادهای نظری توسعه علمی ایران" در موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی برگزار شود لغو شد.
شهریار مزیدآبادی - مدیر روابط عمومی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در این باره گفت: "مراسم سخنرانی استاد دکتر رضا داوری اردکانی که بنا بود 12 بهمن ماه در محل موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی انجام شود به دلیل کسالت استاد به زمان دیگری موکول شد."
سید علی پزشکی - مدیر روابط عمومی فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در حالی که زمان دقیقی برای آمادگی دکتر رضا داوری اردکانی برای سخنرانی در نشست "بنیادهای نظری توسعه علمی ایران" اعلام نکرد اما خاطرنشان کرد: "نشست دکتر داوری اردکانی در موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی حدود 2 هفته یا یک ماه به تعویق میافتد."
عضویت پیوسته در فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس تا کنون، کسب عنوان استاد نمونه کشوری در سالهای 75 و 76، استاد ممتازی دانشگاه تهران، چهره ماندگار برگزیده سال 81، کسب نشان درجه یک دانش از ریاست جمهوری در سال 84 و کسب عنوان فارابیشناس برجسته ایران و دریافت تندیس ویژه فارابی در نخستین جشنواره بینالمللی فارابی در سال 86 از جمله افتخارات استاد داوری اردکانی است.
عضویت پیوسته در فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس تا کنون، کسب عنوان استاد نمونه کشوری در سالهای 75 و 76، استاد ممتازی دانشگاه تهران، چهره ماندگار برگزیده سال 81، کسب نشان درجه یک دانش از ریاست جمهوری در سال 84 و کسب عنوان فارابیشناس برجسته ایران و دریافت تندیس ویژه فارابی در نخستین جشنواره بینالمللی فارابی در سال 86 از جمله افتخارات استاد داوری اردکانی است.
ریاست فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران به مدت 12 سال یعنی از سال 77 تا کنون، عضویت در شورایعالی انقلاب فرهنگی، سرپرستی کمیسیون ملی یونسکو در ایران، عضویت در هیئت امناء فرهنگستانهای جمهوری اسلامی ایران، عضویت در هیئت امناء دانشگاه تهران، عضویت در شورایعالی برنامهریزی آموزشی، عضویت در هیئت امناء بنیاد ایرانشناسی، ریاست هیئت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره، عضویت در شورای فرهنگ عمومی و ... از سوابق مدیریتی داوری اردکانی است که هم اکنون نیز پس از سالها در برخی از این مسئولیتها قرار دارد.
محمد نوریزاد در بیمارستان بستری شد
چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۹
محمد نوریزاد، نویسنده و کارگردان زندانی، در بیمارستان بستری شد.
بر اساس گزارشهای رسیده به کلمه، محمد نوریزاد به دلیل مشکلات مربوط به کلیه و قلب در بخش نفرولوژی بیمارستان مدرس بستری شده است.
نوریزاد این مشکلات جسمی را در پی اعتصاب غذای خشک متحمل شده است.
نوریزاد به علت نگارش نامههای انتقادی به رهبری و دیگر مسئولان نظام در زندان است.
***
محمد نوریزاد - زاده ۱۹ آذر ۱۳۳۱ در روستایی در شهرستان شهریار - کارگردان، فیلمنامهنویس و روزنامهنگار ایرانی است.
وی دارای مدرک مهندسی برق از دانشگاه علم و صنعت و مدرک درجه یک هنری (معادل دکترا) است . او فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۵۹ با پیوستن به گروه فیلمسازی جهاد سازندگی و برنامه روایت فتح مرتضی آوینی آغاز کرد.
نوری زاد از نویسندگان سابق روزنامه کیهان و تا پیش از سال ۱۳۸۸ از پرشورترین حامیان رهبری جمهوری اسلامی و مخالف سرسخت جریان اصلاح طلبی بود اما در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۸ به صف منتقدان حکومت پیوست و به دلیل نامههای سرگشادهٔ انتقادی خطاب به علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی دستگیر شد.

مواضع تند جعفر محتشمی در دهه ۶۰، خریداران بسیار داشت
فراز و نشیب یک سردبیر در موسسه کیهان
سه شنبه ۳ اسفند ۱۳۸۹
جعفر محتشمی، سردبیر سابق مجله کیهان ورزشی به دليل بیماری سرطان و سکته مغزی در سن ۵۹ سالگی درگذشت. مرگ او در بیمارستان فیروزگر تهران مصادف شد با روزهای تظاهرات هواداران حکومت در ۲۲ بهمن و تظاهرات سه روز بعد مخالفان. سر و صدای هر دو گروه مانع از شنیدن خبر درگذشت او شد.
روزنامه کیهان نیز با تیتر استقبال ۵۰ میلیونی مردم از راهپیمایی ۲۲ بهمن، حتی در روزهای بعد هم فرصتی نیافت برای پوشش خبری درگذشت مردی که سابقه اش در کیهان، از حسین شریعتمداری، مدیر مسئول این موسسه هم بیشتر بود.
آغاز ورزشی نویسی جعفر محتشمی با تولد انقلاب اسلامی شکل گرفت و از اتفاق، پایان این دوران ۳۲ ساله نیز همزمان با سالگرد پیروزی این انقلاب بود .
عیادت بهرام افشارزاده، دبیر کمیته ملی المپیک از جعفر محتشمی
.
انقلاب و طرح پاکسازی
با پیروزی انقلاب اسلامی، طرح پاکسازی ضربتی موسسه کیهان فقط مختص روزنامه نبود و سایر نشریات این موسسه را نیز در بر می گرفت.
کیهان ورزشی که دو دهه متمادی بهترین نشریه ورزشی در آسیا بود، از تصفیه پرشتاب اعضای تحریریه این موسسه بی نصیب نماند.
در رشته ورزشی کشتی، با خروج منوچهر لطیف از مجله و باز کردن دکان کوچکی در ورودی کوی نویسندگان برای امرار معاش، جعفر محتشمی از معتقدان و وفاداران سرسخت انقلاب اسلامی، کشتی نویس کیهان ورزشی شد.
مواضع تند محتشمی در دهه ۶۰، خریداران بسیار پیدا کرد. صراحت بی قید و شرطی در یادداشت هایش داشت. "عرق خورها و نماز نخوان ها" سوژه دائمی او بود.
تماشاگران دهه ۶۰ رقابت های ورزشی در سالن هفتم تیر تهران واقع در پارکشهر، یادشان هست که او در جایگاه خبرنگاران نمی نشست. هر کجای سالن که صلاح می دانست بنشیند، همان جا می شد جایگاه خبرنگاران. استکان های چای، برگه های جدول و اسامی تیم ها و فهرست داوران را مرتب به آن جا می بردند و به او تقدیم می کردند.
وقتی در مسابقات جهانی ۱۹۸۵ بوداپست، ملی پوشان از رفتار ولی الله خانلری، سرپرست تیم گله مند شدند، جعفر صمیمی سردبیر دنیای ورزش به پوشش کامل اعتراضات از زبان مجید ترکان و دیگر ملی پوشان پرداخت.
اما محتشمی صلاح نمی دانست از سرپرستی که چهره و رفتارش با معیارهای او مطابق است انتقاد شود. یکی از ستاره های تیم ملی که الان در بستر بیماری است، به دنیای ورزش گفت: "انقلاب کردیم که سرپرست تیم ملی، تن ماهی ها را توی ساکش قایم نکند."
از سردبیری تا ستون فضولباشی
با ریزش روز افزون نیروهای موسسه کیهان، جعفر محتمشی، سردبیر کیهان ورزشی شد که رکود کیهان ورزشی در میانه های دهه ۶۰ را در پی داشت. افزایش صفحات حدیث و روضه خوانی و ممنوعیت چاپ عکس برخی چهره های ورزشی به صلاحدید او، تیراژ این رسانه فراگیر را هفته به هفته کاهش می داد.
تا این که محمد سعید مدنی جایگزین محتشمی شد؛ بلکه کیهان ورزشی، ورزشی تر از دوران سردبیر معزول شود.
در امتداد سال ها، فریدون شیبانی، حسین خوانساری، هوشنگ فتحی و ابراهیم افشار نیز از مجله جدا شدند. بزرگ ترهایی مثل د. اسداللهی هم توی تحریریه نمی نشستند. مطلب را می فرستادند و گاهی هم تُک پایی می آمدند و برمی گشتند.
وقتی منوچهر لطیف از سال ۱۳۷۳ به مطبوعات برگشت و به اتفاق حسین حصاری، عطا بهمنش و چند کشتی نویس دیگر، انجمن کشتی نویسان را تشکیل دادند، محتشمی در یادداشتی که به گمان خودش طنز بود، گردهمایی "عرق خورها و نماز نخوان ها" را به جامعه ورزشی تسلیت گفت.
او به این یادداشت ها بسنده نکرد و به اتفاق پروازی مقدم، عضو شورای سردبیری روزنامه رسالت که با سقوط از ساختمان پلاسکو واقع در چهار راه استانبول درگذشت، با همراهی صادق رضایی از مسئولان ورزشی در بنیاد شهید، "انجمن کشتی نویسان مسلمان" را پایه گذاری کردند.
انجمنی که کار به زیر یک خم و دو خم نداشت و به تشخیص خودش، سره را از ناسره یعنی "عرق خورها" را از "عرق نخورها" جدا می کرد.
نقطه مشترک این جمع، حمایت از امیررضا خادم بود و مقابله با منتقدانی که عملکرد خادم در دوران مدیریتش را نمی پسندیدند.
نیمه دوم دهه ۷۰ اما با چرخش سیاسی جامعه، دوران افول محتشمی در کیهان ورزشی نیز آغاز شد. مبارزه با "نماز نخوان ها" که ۱۰ سال پیش تر شعاری طنین انداز در تحریریه بود، حالا فقط در ستونی جمع و جور، با فونت ریز به نام "فضولباشی" جریان داشت.
سال ۱۳۸۲ که در کیهان ورزشی مشغول به کار شدم، محتشمی حضوری بی سر و صدا در تحریریه داشت. کیهان ورزشی دیگر آن مجله ای نبود که فوتبالیست های مشهور و رئیس فدراسیون ها برای ملاقات نویسندگانش وقت قبلی می گرفتند.
ستون فضولباشی همچنان برقرار بود، با تلفن ها و اعتراضات "بی نمازهایی" که می گفتند بهشان توهین شده است. اما افول محتشمی و جایگاهش در موسسه آغاز شده بود. فضا با نیمه اول دهه ۶۰ فرق می کرد و کیهان به "محتشمی" هایی به روز شده و متناسب با دوران بعد از دوم خرداد نیاز داشت.
ظهرها که حسین شریعتمداری برای ملاحظه و تایید جلد روزنامه به صفحه بندی می رفت، هیچ وقت پیش نیامد که در امتداد راهروی باریک، نیم نگاهی به تحریریه کیهان ورزشی بیاندازد و سلامی کند به پیرمردهایی مثل بیژن رویین پور و جعفر محتشمی که پیش از انتصاب او به مدیریت کیهان، ستون های پر تیراژ ترین نشریه این موسسه بودند.
محتشمی یک سال قبل از مرگش، مرگ روزنامه کیهان ورزشی را دید و آن قدر زنده ماند تا زوال مجله ۵۰ ساله کیهان ورزشی را هم ببیند.
قلم فروش نبود
محتشمی تالیفاتی هم در زمینه های (ارزشی-ورزشی) دارد که هرگز با استقبال مواجه نشد و امروز از کتاب های او، شاید فقط در کتابخانه موسسه کیهان بتوان چند نسخه ای پیدا کرد.
آخرین بار که او را دیدم، جلسه کمیته تخصصی مطبوعات ورزشی بود. بدون توجه به موضوع مورد بحث، ساعتی درباره فساد اخلاقی، مالی، سقوط و فلاکت و حقارت فضای ورزش ایران صحبت کرد و نا امیدانه گفت که با این وضعیت، نجات ورزش ایران از چنگ "عرق خورها و بی نمازها" غیر ممکن است.
نارضایتی هایش قابل درک بود اما دقیقاً مشخص نشد از چه کسی انتقاد می کرد. زیرا معتقد به ولایت فقیه بود و دولت را نیز رئیس جمهور محبوبش (محمود احمدی نژاد) اداره می کرد. ضمناً در موسسه ای بازنشسته شده بود که هیچ وقت محدودیتی برای بیان مواضعش نداشت. پس چه کسی متولی این حجم از فساد و ابتذال در ورزش است که محتشمی را تا آخر عمرش برافروخته نگه داشت؟
ورزشی نویس های جوان امروز ایران و نسل های آینده ورزشی نویس اگر بخواهند گوشه ای قابل ستایش در عملکرد محتشمی بیابند، می توانند نقدهای او از عملکرد رئیس سابق فدراسیون شنا و مجری اسبق شبکه دوم صداوسیما را بخوانند.
او بیش از دهسال و به طرزی خستگی ناپذیر، درباره تخلفات و ناکارآمدی فدراسیون شنا نوشت. طرف مقابل هم در جواب، میدان ندادن به پسر محتشمی در مربیگری را دلیل انتقادات "فضولباشی" می دانست. واکنش قانع کننده ای نبود، زیرا محتشمی هرچه که بود، باجگیر و اهل زد و بند نبود.
او همچنین، میانه ای با دعواهای رقت انگیز برخی خبرنگارها برای اعزام به سفرهای خارجی نداشت و از مسافرت ورزشی شانه خالی می کرد.
محتشمی با مناعت طبع، دعوت فدراسیون ها برای سفر خارجی را رد می کرد. گرچه انصراف از این واپسین سفر غیر ممکن بود.
رضا صفدري مجري تلويزيون و "برنامه چراغ حسن شایانفر" در گذشت
چهارشنبه ۱۳۹۰/۰۱/۱۰
نظر یکی از خوانندگان پس از اطلاع از مرگ رضا صفدری : برنامه رسوای چراغ ؛ این برنامه باحضور روح الله حسینیان وانداختن قتل های زنجیره ایی به گردن اصلاح طلبان به یکی ازکثیف ترین برنامه های سیما تبدیل شد.
رضا صفدري امروز (چهارشنبه) بر اثر حمله قلبي درگذشت.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، رضا صفدري، تهيهكننده و مجري تلويزيون، بر اثر سكته قلبي درگذشت.
صفدري از سال 60 و در سن 17 سالگي به عنوان گزارشگر پشتيبان، وارد سيما شد. وي در سال 63 به راديو رفت و با شبكههاي تهران و ايران فعاليت خود را آغاز كرد و در ادامه دوره كوتاهي را در دوبلاژ فعاليت كرد.
صفدري از سال 73 با برنامهي «تا هشتونيم» به عنوان مجري به تلويزيون وارد شد.
اجراي برنامههاي «شبهاي تابستان»، «شبهاي زمستان»، «تابستان 75»، «چراغ»، «30بهار»، «صبح انقلاب» و كارگرداني سريال «باغچه مينو»، «يه شب مهتاب» و تهيهگنندگي ـ كارگرداني و بازي در مجموعهي «بازيگر» از جمله فعاليتهاي وي در تلويزيون بود.
علاوه بر آن از سال 77 تا 81 اجراي نخستين برنامهي زندهي شبكهي جهاني جام جم به نام «ارتباط» را برعهده داشت.
صفدري علاوه بر تهيهكنندگي و اجرا در تلويزيون، گاهي نيز براي راديو برنامهسازي ميكرد.
وي يكي از مجريان ويژه برنامه امسال شبكه يك به مناسبت تحويل سال نو بود.
صفدري همچنين اخيرا اجراي برنامههاي اقتصادي شبكه 3 بويژه برنامههاي مرتبط با هدفمند كردن يارانهها را برعهده داشت.
آخرين كار وي نيز در راديو گفتوگو و اجراي برنامههاي مناظره بوده است.